Wednesday 11 July 2007

آقای دهتر

به نظرم آمد ممکن است جالب باشد که درباره‌ی استاد دوره‌ی دکترا بحث کنیم. هرچند که ممکن است همه‌ی خواننده‌های این‌جا در این دام نیفته‌باشند، ولی فکر می‌کنم که عده‌ای هستند که یا حال دکترا خواندن اند یا در گیر ودار اپلای و این حرف‌ها.

اول از همه این که شرایط در اروپا، امریکا و ایران بسیار فرق دارد. در اروپا هم هر کشوری ساز خودش را می‌زند، بنا براین باید سعی کنیم اظهارنظرمان را وابسته به شرایط نکنیم و یا وابستگی‌اش را ببینیم و توضیح بدهیم. شاید بهتر است با همین شروع کنیم.

در فرانسه، ثبت نام در دوره‌ی دکترا بدون بورس شدنی نیست. یعنی وقتی شما دانش‌جوی دکترا شده‌اید حقوقتان از قبل تعیین شده است و ربطی به استادتان ندارد. و هم چنین اجازه‌ی کار (کار دیگر) ندارید. من این را به عنوان تفاوت با امریکا که معولا بورس از راه کمک‌تحقیق و کمک‌تدریس بودن استاد است، و ایران که معمولا هیچ‌ بورسی در کار نیست و دانش‌جوی دکترا به شدت مشغول کار (از کار نسبتا حرفه‌ای و تدریس تا مسافرکشی) است می‌بینم. هم چنین، در ایران دانش‌جو برای کارهای روزمره و اداری خود اصلا به استاد وابسته نیست. در امریکا برای جور کارها دفتر و دستک و منشی درست شده و روال منظم است، ولی در اروپا به خصوص معمولا به خاطر مشکل زبان (غیر انگلیسی) هم دانش‌جو هم سیستم محلی، وابستگی به استاد بیش‌تر است.

مساله مهم بعدی زمان تحصیل است. دوره‌ی دکترا در فرانسه و سوئیس و بعضی قسمت‌هایی ایتالیا سه سال است. در باقی دنیا چهارسال. در ایران بالای چهارسال. این تفاوت حداقل سی‌درصدی در زمان خیلی تاثیرگذار است، به خصوص که کم نیستند کسانی که مجبورند یک سال اول را فقط صرف این کنند که حوزه را بشناسند و چندتا مقاله کلید بخوانند و آدم‌ها و توانایی‌هایی دوروبرشان را بشناسند.

مساله‌ی دیگر، وابستگی موضوع دکترا به امکانات آزمایشگاهی و دستگاه‌های خاص است که می‌تواند تاثیر جدی‌ای بگذارد. دانشگاه‌های ایران و امریکا دو سر این خط دست‌رسی هستند. در اروپا، دانش‌گاه‌ها آن قدر مجهز نیستند، ولی این مساله جا افتاده است که شما با نمونه‌تان بروید آن سر کشور یا مثلا یک کشور دیگر که کارتان را انجام بدهید. کشورهای اروپای شمالی که در این موارد رابطه‌ی بسیار نزدیکی با صنعت دارند و معمولا پای این‌جور تحقیقاتشان یک اسم و امضای صنعتی دیده می‌شود.

ادامه دارد...

5 comments:

Anonymous said...

تو انگلستان هم معمول ۳ سال است

DANIAL said...

salut;
man daneshjuye sanaye hastam.
ye kami ham farance mikhunam.
omidvaram baham ertebate khubi dashte bashim.
mikhastam tu BLOGGER weblog besazam ama ba fonte farsi moshkel dare .
lotfan komakam konin.
az rahnamayeetun mamnun misham.

Anonymous said...

سلام من یه سوال مهم دارم اگه لطف کنید پاسخ بدید ممنون می شم .گرفتن بورس برای دوره دکترا به چه صورته ؟

Anonymous said...

در مورد همه‌ی دانشگاه‌های سوییس نمی‌دانم اما حداقل در بعضی‌شان دوره‌ی دکترا ۴ سال است نه ۳ سال.

MajiD said...

سلام
من دانشجوی مستر 2 در فرانسه هستم و سال دیگه میخوام دکترام رو بخونم اما فکر نمیکنم که نشه بدون بورس از دانشگاه پذیرش گرفت. تو لابراتوار ما از 10 نفر دکترا فقط 4 نفر بورس هستند