Tuesday 3 July 2007

من چه کاره بیدم؟

راستش را بخواهید، من درست تا قبل از آمدن به فرانسه برای ادامه‌ی تحصیل، از آن همه‌کاره هیچ‌کاره‌های بسیار کلاسیک بودم که دلم می‌‌خواست از همه چیز سردربیاورم و هرکاری را امتحان کنم. و البته به هیچ کدام هم وفادار نبوده‌ام. در دانشگاه مهندسی شیمی می‌خواندم که برای آدم‌های بی‌جنبه‌ای مثل من اتفاق خوبی بود چون که می‌شد از نفت شروع کنی و سر از صنایع غذایی دربیاوری، یا مثلا کارآموزی در پالایشگاه تهران را به قرارداد ساعتی با پژوهشگاه نفت برای نگه‌داری سایت و آموزش انفورماتیک ختم کرد، یا پروژه‌ی لیسانس را با بسته‌بندی خرما در هوای اصلاح‌شده شروع کرد و رساند به مطالعات ازدیاد برداشت نفتی به روش میکروبی و دست آخر ساخت یک دستگاه شبیه ساز چاه نفت.

و البته با این درجه‌ی وفاداری باورنکردنی نیست که بگویم هیچ‌وقت به کار مهندسی اشتغال نداشته‌ام. غیر از این بیش‌تر وقتم را صرف کشف دنیای مدیریت و بعد کارآفرینی کردم و یکی دوسال آخر را در مرکز کارآفرینی شریف می‌پلکیدم. و البته ولع اصلیم نوشتن و مجله‌درآوردن بود که دست آخر به شغلی به اسم کتاب‌ساز ای ختم شد. کار تحقیقاتی و اجرایی هم که تا دلتان بخواهد. بیش‌ترین و بهترینش شرکت شتاب بود که یک موقعی درباره‌اش می‌نویسم. بعد هم برای این که کلکسیونم را تکمیل کنم در یک دانشگاه فرانسوی زبان در یک رشته‌ی عجیب و غریب اپلای کردم و پذیرش گرفتم و آن زندگی‌ عجیب و غریبم را فروختم به یک زندگی تازه.

این‌جا فوق لیسانس خوانده‌ام و الان مشغول دکترا هستم. موضوع کارم چیزی است بین مکانیک از نوع بیو، پزشکی از نوع جراحی با شکاف کوچک (*)، و علوم مدیریت از نوع نوآوری در تولید. برای این که بفهمید این سه تا چه ربطی به هم می توانند داشته باشند باید صبرکنید که اول من خودم بفهمم و بعد بنویسمش و اسمش را بگذارم رساله‌ی دکترا.

نمی‌شود گفت این زندگی خیلی بهتر است، ولی می‌توانم ادعا کنم که تصمیم سختی بود که از همه‌ چیز بکنم و دوباره برگردم به درس‌خواندن آن هم در موضوع ناآشنا و به زبان ندانسته. الان از آن تصمیم راضی‌ام، چون تقریبا آخرین فرصتم برای نجات بود قبل از غرق شدن در کار و پیش‌رفت و پول درآوردن. زندگی است دیگر، یک بار فقط فرصت است برای همه چیز و تا آدم خودش را بشناسد نصفش گذشته است.

1 comment:

Anonymous said...

برایم خیلی جالب است. کاش بیشتر بنویسی. چه طور برای آن رشته پذیرش گرفتی؟ رزومه‌ی خوبی که نداشتی؟