ملاقه
امروز دیگر این قسمت لعنتی را تمام میکنم و میروم سراغ قسمتهای بعدی. این جملهایست که از دوشنبه هر روز تحویل خودم و دوستان اطراف میدهم، و هنوز که هنوز است مثل آن جانور مفلوک توی آن محیط فلاکتبار گیر کردهام. به نظرم سختترین قسمت نوشتن مقاله، وقتی که کارش پیشنهاد یک متدولوژی یا حتا نیمچه فریم ورک باشد همین است که جای خودت را در علوم موجود پیدا کنی و نشان بدهی. بعدش دیگر سرازیری است، چون پیشنهاد را مطرح میکنی ـ حرف مفت هم که مالیات ندارد ـ و آزمایشی که انجام شده و آخر هم یک مقداری تحلیل که چه شاهکاری کردهایم و مرزهای علم را فرسنگها به جلو بردهایم. فقط همان قسمت اول است که مالیات دارد. پایت را چپ بگذاری، آقای داور برایت مینویسد که استنباط شما از تئوری فلان نادرست است و تمام شد. بار پیش که یکیشان در توضیح رای منفیش برایم نوشته بود در مراجع از آقای فلانی اسم نبردهای.
با این که میدانم وقت برنامه کم است اجازه بدهید یک خاطره برایتان تعریف کنم. یک باری که یک مقاله برای کنفرانس فرستاده بودم و نتیجهاش آمده بود دیدم آقای داور نشسته و تمام غلطهای فرانسهام را گرفته. برای بعضیها هم توضیح گرامری داده بود. یک جا هم شوخیاش گرفته بود؛ من آخر کلمه متخصص حرف e گذاشته بودم که نشانهی تانیث است. در کنار اصلاح شدهاش نوشته بود : نه فقط خانمها؛ آقایانی هم در حوزه هستند. جا دارد در همین برنامه ازشان تشکر کنم.
No comments:
Post a Comment