Thursday 5 February 2009

چرخ دنده های آموزشی

نمی دانم از کجا شنیده بودم، یا اصلا چرا فکر می کردم دانش‌جوهای لیسانس در ایران از هم درسان خارجی‌شان قوی‌تر اند. امسال که بالاخره کارم به سیستم آموزشی افتاد و کلاس رفتم و حل تمرین و بعد دانش‌جو برایم آمد و حالا هم کارم افتاده به مربی کارآموزی بودن، کم‌کم از برنامه‌ی درسی لیسانس و سازماندهی پشت سرش و جلسات طولانی برنامه ریزی و بحث و ارزیابی سیستم آموزشی این جا سردرآورده ام. این جا منظورم مدرسه مهندسی صنایع گرونوبل است، که با این که جای بدی نیست، ولی یک سر و گردن جدی با مدارس پاریس و تولوز و نانت فرق دارد. و زمینه‌ی ذهنی‌ام لیسانس خودم است در دانشگاه شریف. توجه دارید که؟

نمی‌خواهم بنویسم که دانش جوهای سال سوم لیسانس اینجا بزرگ‌تر مساوی بیش‌تر استادهایی که در شریف دیده بودم فهم و دید و تجربه‌ی واقعی با صنعت و کارخانه دارند، تنوع و کیفیت مباحثی که دیده‌اند و گذرانده اند چه قدر بیش‌تر است، و توانایی‌ای که در استفاده از نرم‌افزارهای مختلف، گزارش نویسی و ارائه کسب کرده‌اند چه طور قابل مقایسه نیست.

این مقایسه‌ی احتمالا برخورنده اصلا به قصد پایین آوردن شان استادهای والامقام ایران نیست ها، می فهمید که؟ بیش‌تر حرفم سیستم آموزشی است و سیستم‌دهندهای آموزشی.

بعضی وقت‌ها به خودم می‌گویم شاید وقتش رسیده باشد که خوش‌گذارنی این‌جاییم را تمام کنم و برگردم که جایی در دانشگاه برای خودم دست و پا کنم و خوب که بین چرخ‌دنده‌های سیستم آموزشی و پژوهشی غلطانده شدم ببینم کار خاصی ازم بر می‌آید یا نه.

بعدا در مورد چیزهای خوب سیستم آموزشی این جا بیش‌تر می‌نویسم.

1 comment:

Anonymous said...

من هم همین طور فکر می کردم....ولی اصلان این طور نیست...سیستم آموزشی باز و حمایت دولت از تحصیل..امکان تحصیل در دانشگاه ها و کشورهای مختلف غیر از برنامه ریزی و سیستم قوی......و درگیر شدن با به روز ترین مسئله ها...تازه من که تو دانشگاه درجه چندمی درس می خوانم....ولی واقعان حتی از نظر شخصیتی هم نمی تونم مقایسه کنم ...