Monday 6 July 2009

خواب زمستانی

از فرق‌ها آدم‌ها یکی هم این است که بعضی با مواجهه با تلخی و تیرگی در کنار ناراحتی و عصبانیت به وبلاگ‌نوشتنشان ادامه می‌دهند و اتفاقا خوب و منسجم می‌نویسند. بعضی‌ها هم که اسم نمی‌برم و منتظر بهانه‌ای اند که کرکره را بکشند پایین خوب از فرصت استفاده می کنند و غیب می شوند دیگر.

نه تنها درباره‌ی انقلاب اسلامی، که درباره‌ی انتخابات هم حرف نمی‌زنیم، هیچ حتا یک کلمه. آدمی این طور است که تا به چشم نبیند باور نمی‌کند و تا قفل جعبه را نشکست نمی‌بیند و تا از بالای دیوار خانه نپرد جعبه را به دست ندارد. حال ما که قصه سرایان ایم. ایمان شمع بی‌نوری است که سرهر کوچه راه و چاه را یک‌سان می‌نماید و عشق هیزمی است در کنج دود زده‌ی چشم انتظار آتش. سخن از عدل و ظلم و غلط و درست نیست. سخن از آن دیواری است که ریخته و تو فریاد آجرهایش را باور نداشتی. سخن از وقتی است که می بینی دیگر نفس نمی‌کشد و پایه‌ی تعاریفت عوض می‌شود.

حالا چرا باید ماند و فریاد کشید؟ نمی‌دانم. من هیچ وقت جراتش را نداشته‌ام. من سینه در مقابل گلوله را دیده‌ام و باور نکرده‌ام. باورنکرده‌ام که روز بهتری هم هست، که همه را که نمی‌توانند بگیرند، که همه را نمی‌توانند بکشند. خاطره‌ی تاریخ همان‌قدر از پیروزی خون بر شمشیر پر است که از پیروزی گلوله بر نسل‌ها. گریه بر تابوت انقلاب دل‌خراش‌تراست تا گریه بر نوجوان انقلابی. گریستن بر امید پایان همه‌ی گریه‌ها بر نعش مبارزان امیدوار است.

امروز، وقتی است که در دست کوچک خود دارا تفنگ دارد. دشمن سارا ولی هزارچهره عوض ‌می‌کند. تفنگ بر شقیقه، درددل ماشه است با گرفتگی گلو.

حالا چرا ته هر روز شب است و ته هر روز شب را من نمی‌دانم. ولی می‌دانم که چرا روز و شب من به هم ریخته است. می‌دانم که امروز قصه قصه‌ی ما ست. امروز پایان چیزی است که به نگاهی مرگ است و به نگاهی زندگی. می‌دانم که دیگر صحبت مرگ و زندگی نیست. صحبت آن افسانه‌ای است که پدر شنید و سیب که بهانه‌ای بیش نبود.

*تیتر نوشته اسم وبلاگ دوست عزیزی است

1 comment:

Anonymous said...

18 تیر به استقبال لباس شخصی ها میرویم. چشم دنیا به ماست. بدون خشونت و عظیم.

1- کودتاگران بدنبال خشونت اند. ما نیستیم. 2- کودتاگران بدنبال کم کردن جمعیت تظاهرکنندگانند. ما نیستیم. 3- تنها راه کاهش فشار بر زندانیان و سران سبزِ سرزمین سبزمان شرکت گسترده در راهپیماییست. 4- وسایل ارتباطی ما محدود است. نشان دهیم ایرانی مبتکر است. 5- رئیس جمهور موسوی گفت : هر ایرانی یک ستاد تا هیچگاه نتوانند تمام ستادهایش را تعطیل کنند. 6- کروبی گفت به پشتوانه شما ایستاده ایم. 7- مراجع قم تاکنون تبریک نگفته اند: به چه زبانی بگویند با ما هستند. 8- سخنان اخیر خامنه ای نشان عقب نشینی دارد. 9- هاشمی رفسنجانی در حال ارزیابیست. حرکات او بسیار مهم و کاملا حساب شده است. ذهنتان را بکار بیاندازید تا در 18 تیر ایرانمان را پس بگیریم.