Wednesday 15 April 2009

طراحی مهندسی و باقی ماجراها

همان‌طور که لابد می‌دانید من دانش‌جوی دکترا هستم و مدتی‌ است که مشغول نهایی کردن‌ تحقیقاتم و نوشتن گزارش نهایی ام و بنا دارم تا پاییز امسال از تز ام دفاع کنم. می خواهم مدتی از این فرصت باقی‌مانده را پای مباحث تحقیقاتم را به این‌جا باز کنم تا هم برای خودم تمرین انشا و بازگویی و توضیح باشد، هم شاید شما علاقه‌مند به خود موضوع یا در کل روی‌کرد علمی ‌تحقیقی به یک موضوع باشید و بتوانیم بحث کنیم و از هم یاد بگیریم. شاید بعد بحث بالا گرفت و کل داستان را بردیم به بلاگی دیگر. (مثل این یکی).

برای شروع بد نیست موضعمان را درباره‌ی طراحی و طراحی مهندسی معلوم کنیم. طراحی که معادلی است برای کلمه دیزاین به تعریف ویکی‌پدیا «دانش ایجاد یک نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی» است. در ویکی‌پدیای انگلیسی می‌خوانیم «به عنوان فعل، طراحی‌کردن به فرآیند تاسیس و توسعه یک برنامه برای یک کالا، ساختار، سیستم، یا یک جزء مورد نظر است.» با این تعریف عمومی می‌توان تاحدودی فهمید که طراحی دو جنبه‌ی متفاوت هنری و مهندسی دارد. با توجه به این که پیدایش مبحث طراحی از جنبه‌ی هنری بوده‌است و عمر طولانی‌تری دارد، با داغ‌شدن جنبه‌ی مهندسی و ورود محققان مهندسی و تولید کالا (از رشته مهندسی صنایع) و هم‌چنین سایر رشته‌های مهندسی (به طور خاص مکانیک، نرم‌افزار، معماری و ساختمان) به این بحث، کلمه طراحی به جنبه‌ی هنری محدود شده و این جنبه‌ی دیگر با عنوان طراحی مهندسی و طرحی صنعتی شناخته می‌شود. توجه کنید که فرانسوی‌ها و آلمانیها هم که در توسعه این بحث و مطرح کردن آن به عنوان یک حوزه‌ی علمی نقش جدی داشته‌اند، دیزاین را برای جنبه‌ی هنری نگه‌داشته‌اند و برای طراحی مهندسی از واژه‌های متفاوت استفاده می‌کنند: Konstruktionwissenschaft Conception Engineering Design

طراحی مهندسی به این ترتیب موضوع تازه‌ای است، و هنوز راحتی نمی‌شود آن را علم نامید. نایجل کراس از گردن‌کلفت‌های این حوزه است در سرمقاله‌ی شماره‌ی 28 مجله‌ی دیزاین ستادیز با عنوان «چهل سال تحقیق در طراحی» توضیح می‌دهد که چه‌طور در دهه‌ی 60 اولین روی‌کردهای علمی به حل مسائلی که جنگ جهانی دوم پیش آورده بود در ادامه‌ی مطالعات مربوط به خلاقیت از دهه 50 با معرفی کامپیوتر و حل مسائل به کمک نرم‌افزار هم‌راه شد و اولین کتاب‌های دیزاین متدولوژی منتشر شد. دهه‌ی 70 با مقاومت جامعه مهندسی دربرابر قبول متدولوژی شروع شد، طوری که بعضی از پیش‌گامان ماجرا هم از حرف خود برگشتند و علوم مهندسی جدید را با لیبل‌های چون زبان ماشین خارج از حوزه اعلام کردند. این درگیری علمی در حقیقت باعث شکل‌گیری چیزی شد که ما امروز طراحی مهندسی می‌نامیم. ریتل با پیش‌نهاد نسل دوم متدها موضوع دیزاین متدولوژی را نجات داد و محققان بسیاری درباره‌ی شناسایی مشکل، قابل قبول بودن راه‌حل‌ها، ایده‌ی مشارکتی بودن فرآیند طراحی طوری طراح و صاحبان مشکل (مشتری، کاربر، خریدار) ارتباط موثرتری داشته باشند و غیره مقالاتی منتشر کردند. کنفرانس‌ها و تشکل‌های علمی مخصوص به طراحی مهندسی شکل گرفتند و نسل بعدی کتاب با روی‌کردهایی مانند روی‌کرد سیستماتیک (ببینید) از راه رسیدند.

در دهه 80 جنبه‌های دیگری از دیزاین با روی‌کرد دیسیپلین مخصوص دیزاین و راه‌های مخصوص دیزاین برای شناسایی و حل مسائل مطرح شدند. هم‌چنین از سرعت رشد یک سویه‌ی طراحی مهندسی در مهندسی برق و مکانیک کاسته شد و جنبه‌های دیگر طراحی محصول هم وارد بحث شدند، از جمله محصولات پزشکی و جراحی که موضوع تز من است.

با این مقدمه، می‌توانیم بحث را شروع کنیم. من قصدم این است که چند قسمت خلاصه از فصل مرور ادبیات تزم را این‌جا بیاورم. جستجو در قصد فهمیدن این که دیزاین متدولوژی اصولا به چه درد می‌خورد، این که چه جنبه‌هاییش کار شده و چه جنبه‌هایی نه، و این که اگر یک مساله‌ی جدید داریم و می‌خواهیم فرآیند حلش را از بالا، یعنی فراتر از ذهن یک مهندس درگیر پروژه نگاه کنیم و فرآیند طراحی و تولید محصول را ببینیم چه کار باید بکنیم و چه پیش‌نهادهایی هست و غیره. بعد می‌رویم متمرکز تر این مسائل را در حوزه‌ی طراحی وسایل جراحی جدید که باعث تحول تکنیک‌های جراحی شده است می‌پرسیم و بعد دنبال جوابش می‌گردیم. اگر کسی حوصله‌ی انگلیسی خواندن و ایراد گرفتن چه مفهومی و چه زبانی داشت که اصولا کافیست لب تر کند.

2 comments:

Anonymous said...

salam filmaye faransavi ro az koja mishe download kard.
ba sepas
amir

rahi said...

سلام من خیلی دانلود نمی کنم ولی به راحتی می شود از کتابخانه شهر امانت گرفت. با اجازه من یکی دو ساعت دیگر این سوال و جواب نا مربوط به بحث را پاک می کنم