دانش جو
پیشنهاد میکنم این پست حامد را و البته نظراتش را بخوانید و بعد بیایید سراغ حرف من.
من امسال وردست کلاسی هستم به اسم وسایل جراحی و کارم این است که کمک کنم پروژهی 26 دانشجو به سرانجام برسد. پروژهی درس چیست؟ هرکسی ـ یا گروه دونفرهای ـ باید یک وسیلهی جراحی پیداکنند و مشکلاتش را دربیاورند و راهحلهای در دست تحقیق را مرورکنند و یک جور اظهار نظر حرفهای بکنند. (توجه کنید که دانشجوی فوقلیسانس دانشگاه دلفت هستند). من ازشان خواستم که خلاصهای از موضوع کار را برایم بفرستند و بعد بیایند که گپ بزنیم و از شما چه پنهان هر خلاصهای که دستم میرسید کلی دربارهی موضوع تحقیق میکردم که هم خودم سردربیاورم، هم این که آن قدر بدانم که سرم کلاه نرود. حدس میزنید نتبجه چهبود؟
حدود نصف پروژهها رفتند بیمارستان و یک عمل جراحی را دیدند و با جراح و مثلا مسوول استریلیزاسیون حرف زدند. برای دستهبندی مشکلات موجود اغلب یک مقالهی ژورنال را مرجع معرفی کردهاند، و ایدههایی که دارند فقط از یک سرچ اولیه به دست نیامده. خیلی سریع از روی مقدمه و معرفی وسیله و کاربردش میگذرند و میروند سر اصل ماجرا که مشکلات تکنیکی و تحلیل آنهاست. برای ارائه هم یک بار میآیند و با هم چک میکنیم و معمولا همه چیز از فصلبندی ارائه و عکس و انیمیشن جذاب و زمانبندی مرتب است. بعد هم طبق چیزی که ازشان خواسته شده یک گزارش دو سه صفحهای مینویسند و میفرستند. خلاصه این که کارشان نشان دهندهی اعتبار انتخاب شدنشان برای این دانشگاه و همچنین اعتماد به خروجی اینجور دانشگاههاست.
از کجا یاد گرفتهاند؟ چهطور این قدر ذهنشان منظم و خروجی تولیدکن است؟
با استاد درس تصمیم گرفتهایم که من یککمی جدیتر پروژههای دوسال گذشته را نگاه کنم و شاید بتوانیم برای کارمان از این پروژهها استفاده کنیم.
1 comment:
lotf kadri babat mail,gereftar shodam nashod zoodtar tashakor konam.donbal karam hastam bebinam akharesh chi mishe,albateh hamnjoor ke gofti mogheiat shoma ba man fargh dare.
khosh bashi
Post a Comment